نباشی !!!من هیچ حسی به روز برفی ندارم
غریبه آشنا
ن : غریبه ت : ز : | +

 

 

خیلی سخته غرورت را واسه یه نفر بشکنی

 بعد بفهمی دوستت نداره و یا .....
 
 خیلی سخته که دوستش داشته باشی
 
 اما نتونی باهاش بمونی
 
 خیلی سخته گریه کنی و بهونه نداشته باشی
 
 و اگر هم بهونه  داشته باشی واسش بی اهمیت باشی
 
 خیلی سخته صمیمی ترین دوستت بهت خیانت کنه
 
 خیلی سخته به خاطر یه اشتباه ازت ساده بگذره
 
 خیلی سخته با بی رحمی تو چشمات نگاه کنه
 
 و بگه دوستت نداره و دیگه نمی خواد ببینتت
 
 خیلی سخته مجبور باشی
 
 سخت ترین چیز ها رو تحمل کنی
 
  خیلی سخته ولی...........؟؟؟؟؟؟؟؟
دیگر از وفا میترسم....چند روز پیش سگ گله را با گرگی دیدم
.:: ::.


ن : غریبه ت : ز : | +

 

حکایت مــن ؛ حکایت کسی است که عاشق دریا بود ، امـا قایق نداشت ...

دلباختـه ی سفر بود ؛ همسفـر نداشت ... 

حکایت کسی است که زجــر کشید ، اما ضجـه نزد ...

زخم داشت و نـنـالیــد ...

گریـه کرد ؛ اما اشکــ نریخـت ...

حکایت مــن ؛ حکایت داستان عشقیست که فرهادش ...

عاشق
شیرین نیست!!!


 

دیگر از وفا میترسم....چند روز پیش سگ گله را با گرگی دیدم
.:: ::.


همه چی بازیه
ن : غریبه ت : ز : | +

 دم از بازی حڪــم میزنے!

دم از حڪــم دل میزنے!
پس بـﮧ زبان "قمار" برایت میگویم!

قمار زندگے
را بـﮧ ڪــسے باختم ڪـﮧ "تڪــ"-"♥دل♥" را با "خشت" برید!

جریمـﮧ اش یڪــ عمر "حســــرت" شد!
باختِ زیبایے بود!

یاد گرفتم بـﮧ "♥دل♥" ، "♥دل♥" نبندم!
یاد گرفتم از روے "♥دل♥" حڪــم نڪــنم!

"♥دل♥" را باید " بُــر" زد جایش "سنگ" ریخت ڪـﮧ با
"خشت"، "تڪــ بــُرے" نڪــنن...!! 

 

 

 

دیگر از وفا میترسم....چند روز پیش سگ گله را با گرگی دیدم
.:: ::.


Powered By LOXBLOG.COM Copyright © by qarebah
This Template By Theme-Designer.Com